مصاحبه با کامیار فراهانی مترجم کتاب جان مورفی
افراد تازه وارد به بازار، زمانی که به دنبال راهی برای یادگیری و شروع معامله هستند و میخواهند با تحلیل تکنیکال آشنا شوند، اولین کتابی که به آن ها معرفی میشود، کتاب تحلیل تکنیکال جان مورفی است. این کتاب یک اثر کلاسیک پیرامون تحلیل تکنیکال است که در کنار نام جان مورفی در داخل ایران، نام کامیار فراهانی نیز به گوش میخورد. مترجمی که با ترجمهی روان خود توانست این تکنیک را به خوبی در بین سرمایهگذاران ایرانی رواج دهد. در مصاحبه با کامیار فراهانی به گفتگو با وی پیرامون این روش تحلیل پرداختهایم و گوشهای از تجارب وی را جویا شدهایم. این مقاله از الف بورس را از دست ندهید.
مصاحبه با کامیار فراهانی: فعالیت در بورس را از چه موقعی آغاز کردید؟
اگر منظورتان اولین سهامی است که خریدم، باید بگویم در سال 75 در پذیره نویسی توسعهی صنعتی و معادن روی بود. من دبیرستانی بودم و بعد از خرید کاری به تحلیل بازار نداشتم. این سهم ها را نوعی دارایی میدانستم. فکر میکنم سهم توسعهی صنعتی تا 10 سال همچنان 100 تومان معامله میشد. البته آن زمان اجازهی کاهش قیمت به کمتر از 100 تومان داده نمیشود. وگرنه احتمالا به 30، 40 تومان هم میرسید. اولین بار تبلیغات پذیره نویسی این سهام را در تلویزیون دیدم. چون به مباحث مالی علاقه زیادی داشتم با دیدن این تبلیغات به شدت جذب شدم. من حتی کتاب پدر پولدار پدر بی پول رابرت کیوساکی را نیز خواندهام.
مصاحبه با کامیار فراهانی: آشنایی شما با تابلو معاملات و نحوه خرید و فروش به چه زمانی بازمیگردد؟
از آنجا که سهم من با نام توسعه صنعتی آغاز میشد و من در روزنامه قیمت سهم خود را چک میکردم، با قیمتهای زیادی مواجه میشدم، چرا که بسیاری از سهم ها نیز با این نام آغاز میشدند. اما شروع آشنایی من با تابلو از سال 81 بود. من هر روز به فدراسیون شطرنج میرفتم و در آن جا با دوستانم بازی میکردم. آن ها دائما دربارهی سهام صحبت میکردند و به من هم پیشنهاد میدادند که سهام بخرم. اما من چندان مایل نبودم. البته دلیل اصلی آن عدم تمکن مالی بود. اما در آخر کد گرفتم.
مصاحبه با کامیار فراهانی: اولین باری که وارد تالار معاملات شدید، احساس شما چگونه بود؟
احساس غربت میکردم. احساس میکردم تنها کسی که در تالار از هیچ چیز خبر ندارد، من هستم. دقیقا مانند این بود که شما یک فیلم به زبان چینی مشاهده کنید. به عنوان مثال گمان میکردم پیرمردی که پای تابلو نشسته همه چیز را میداند و تنها من از موضوعات بازار بیاطلاع هستم.
مصاحبه با کامیار فراهانی: به یک نوآموز کدام یک را پیشنهاد میکنید، تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال؟
هر کسی که میخواهد وارد بورس شود، صرف نظر از روش تحلیلاش، باید با اصول فاندامنتالی آشناییت داشته باشد. بنابراین به او میگویم در ابتدا باید اصول فاندامنتالی را آموخت. چرا که در این صورت دید بهتری نسبت به بازار پیدا میکند. اما مشکل اینجاست که کتاب خوبی در این زمینه وجود ندارد.
مصاحبه با کامیار فراهانی: چرا درصد بالایی از افراد نمیتوانند در بورس موفق شوند؟
شاید تعداد بازندهها بیشتر باشد، اما بدون شک از لحاظ حجم پول معاملاتی، ترازو به سمت برندههاست. به عنوان مثال در سال 92 که بازار مثبت بود، 95 درصد از سهام ها در سود خالص قرار داشت. اما یک مشکل عمده وجود دارد. آن این است که چرا فردی که با مفهوم هایی مانند eps یا p/e آشناییت ندارد وارد بورس شده و سهام میخرد؟
مصاحبه با کامیار فراهانی: منظورتان این است که افراد معمولی نباید خرید و فروش سهام بکنند؟
نه. اینکه افراد معمولی وارد بازار شده و سهام خریداری کنند، بسیار خوب است و جای امیدواری دارد. اما چرا وقتی این فرد وارد بازار شد، به جای کمک به او، از او میخواهیم تا یک سهم مبهم را خریداری کند. باید به این افراد با یک مشاورهی خوب، سهامی را پیشنهاد دهیم که ضمن استرس کمتر، سود معقولتری داشته باشند. در این صورت این افراد تشویق میشوند. اگر کدهای تازه وارد ها را نگاهی بیندازید، متوجه سهامهای مبهم و پر ریسک میشوید.
مصاحبه با کامیار فراهانی: یعنی بیشتر افرادی که در بورس ضرر میکنند با کمبود دانش مواجه هستند و این به ماهیت شغل ربطی ندارد؟
البته که به ماهیت شغل هم مربوط است و باعث افزایش ریسک آن میگردد.
مصاحبه با کامیار فراهانی: چرا در بازار ما یک کتاب خوب فاندامنتالی نیست؟ مثلا یک مرجع مناسب برای فاندامنتال معرفی کنید.
به نظر من چونکه اساتید زیادی در این حوزه وجود دارند و همهی آنها با هم اتفاق نظر ندارند، به همین دلیل هنوز کتابی به چاپ نرسیده است که بتواند اصول این تحلیل را به طور کامل پوشش دهد.
مصاحبه با کامیار فراهانی: نگران عدم استقبال از کتاب نبودید؟
من همیشه همینطور هستم. همیشه خود را دست کم میگیرم. این را دوستان نیز میگویند. گاهی یک مطلب مینویسم و ساعتها به آن خیره میشوم و از دیگران مشورت میگیرم. در مورد کتاب هم همین صورت بود. به خودم میگفتم مگر کسی این کتاب را میخرد. فکر میکردم مانند فرهنگ دهخدا کتاب خواهد بود که همه آن را نخواهند خواند. اما کتاب ماندگار خواهد ماند.
مصاحبه با کامیار فراهانی: قبل از ترجمهی کتاب چگونه با تحلیل تکنیکال آشنا شدید؟
این سوال مانند این است که بپرسید، اولین بار نام بارسلونا را کجا شنیدید؟ این بوده و هست. این تحلیل به صورت نظاممند وجود نداشت. اولین چیزی که از این تحلیل دیدم، اندیکاتور مووینگ اوریج بود که در نرمافزار نوین وجود داشت. این نرم افزار آن زمان تحت سیستم عامل داس نوشته شده بود. دقیقا هم میانگین 20 روز را محاسبه مینمود و این میانگین از نوع ساده SMA بود. چون به ریاضی علاقه داشتم، میخواستم بفهمم، آیا میتوان با دید ریاضی آن را تحلیل نمود؟ به همین دلیل بعضی از فاکتور ها را شناختم. از سویی برای یک فایلی در سایت پارس پرتفولیو ایمیل من را خواستند و برای من RSI را ارسال کردند. در این نرم افزار هر روز قیمت ها را وارد میکردم. کاملا به صورت دستی بود و این دومین نرم افزار من بود. علاوه بر این من در سایت به تحلیل میپرداختم و آقای مساح که خود نیز چندین کتاب نوشته بودند در آن حضور داشته و به تحلیل تکنیکال میپرداختند. به همین دلیل علاقهی من بیشتر شد، تا اینکه بچههای فارکسکار کتاب جان مورفی را ارائه دادند. البته آن زمان آقای مساح کتابی ننوشته بود و بعدا کتابی با نام ((الف تا ی)) نوشت.
مصاحبه با کامیار فراهانی: تحلیل تکنیکال را با فارکس آغاز کردید یا بورس؟
من بیشتر در بورس بودم اما در میان فارکس کار ها شهرهی بیشتری دارم. چرا که 1 سالی که در فارکس حضور داشتم، از لحاظ فعالیت اجتماعی شاید معادل با 14 سال فعالیتم در بورس بود. برای همین است که فارکسی ها کاملا من را میشناسند.
مصاحبه با کامیار فراهانی: رشتهی شما برق بود. چه شباهتی بین مهندسی برق و بورس وجود دارد؟
از نظر من اتفاقا شباهت زیادی بین بورس و مهندسی برق تا بورس و مدیریت مالی وجود دارد. هر چند بسیاری از مالی ها افراد دیگر را به چشم چارتیست میبینند. آنها ورود افراد چارتیست به بازار را باعث خرابی بازار دانسته و معتقدند که ارزش سهام را فقط آنهایی که مدرک مالی داشته باشند، میفهمند. اما از نظر من این کاملا اشتباه است.
مصاحبه با کامیار فراهانی: آیا ممکن است روزی دیگر تحلیل تکنیکال وجود نداشته باشد و همه بر اساس فاندامنتال خرید کنند؟
نه اصلا اینطور نیست. اگر ممکن بود تا الان اتفاق افتاده بود. در این راه دو مشکل وجود دارد. یکی اینکه ما تکنیکالیستهای نجیبی داریم و نیازی نداریم که جواب منتقدان را بدهیم. مشکل دوم عدم اطلاعات دقیق منتقدان از تکنیکال است که باعث میشود که نقدشان موثر نباشد.
مصاحبه با کامیار فراهانی: اگر دوستانتان در یک دورهمی بپرسند که آیا تحلیل تکنیکال در ایران جواب میدهد یا نه، چه میگویید؟
میگویم که صفر یک نخواهد بود. بلکه به پارامترهای زیادی بستگی دارد. ما اعتقاد داریم که همه چیز در قیمت خلاصه شده است، پس هر چه حجم یک معامله بیشتر باشد، کارای تکنیکال نیز افزایش مییابد. این خود باعث چند تفکیک میشود. به عنوان مثال در یک نماد پر حجم مانند بانک ملت تحلیل تکنیکال نمود بیشتری از یک نماد کم حجم با متوسط معاملات 500 سهم در روز دارد. در مواقع مختلف نیز تکنیکال تاثیرات متفاوتی دارد. مثلا وقتی که حجم معاملات کل بازار پایین است، تاثیر آن نیز کم میشود. فراموش نکنید که برخی از چیزهایی که به عنوان تحلیل تکنیکال ارائه میشود، یک نقاشی بیشتر نیست. یعنی از هر 100 تحلیل شاید فقط 10 تحلیل اصول و قواعد را به درستی رعایت کرده باشند.
مصاحبه با کامیار فراهانی: روند گسترش این تحلیل را بین علاقه مندان چگونه ارزیابی میکنی؟
در ایران هر کسی رو به تحلیل تکنیکال آورده است. زیرا مباحث مقدماتی و پایهی آن ساده است و افراد زیادی را جذب میکند. این که این افراد یک استراتژی داشته باشند، خوب است اما مشکل اینجاست که این افراد گاهی مباحث را بیش از حد ساده فرض کرده و یا حتی به آموزش مباحث غلط به سایر افراد میپردازند. به هر حال شمار زیادی از افراد این تحلیل را دوست دارند و سازمان بورس به جای مقابله با آن، باید منابع این حوزه را تکمیل کند.متاسفانه سازمان با تحلیل گران این تکنیک منصفانه برخورد نمیکند. سازمان بورس باید مانند داور باشد. یک داور نباید بگوید که مثلا من سانتر از کناره ها را دوست ندارم. مهم نیست که به عنوان یک مدیر چه اعتقاد شخصی داشته باشیم، باید پذیرفت که این تحلیل جزئی از تحلیلهای بازار است. دنیا به این موضوع پی برده است و ما هم باید به آن احترام بگذاریم. میتوان به بخشهایی که درست است کمک کرد و این تحلیل را رشد داد.
مصاحبه با کامیار فراهانی: تغییرات تکنیکال در چند سال اخیر در ایران چگونه بوده است؟
اشتباهی که با افراد وجود دارد این است که گمان میکنند که حتما موضوع پیچیده تری هم وجود دارد. در واقع درحال پیچیده شدن میباشد اما مباحث بنیادی آن بسیار راحت تر است. به عنوان مثال شاید کارکرد خط مقاومت از ایچیموکو بیشتر باشد اما مردم عاشق چیز های پیچیده هستند. البته این که همه چیز را یاد بگیریم خوب است، اما بهتر آن است که چیزهای عمیق تر و بهتر را یاد بگیریم.
مصاحبه با کامیار فراهانی: تکنیکال در جهان چه تغییراتی کرده است؟
به نظر من به شدت کندل استیک در جهان عالی میشود. به وفور تحلیلهای جهانی به این سمت پیش میروند. در بورس ما به دلیل برخی محدودیت ها کندلها حضور ندارند. هتی در برخی موارد در تحلیل فاندامنتال پس از دوجی زدن، اتفاقاتی رخ داده است. اگر درگیری بین فاندامنتال و تکنیکال رخ ندهد، ترکیب این دو زیباست.
مصاحبه با کامیار فراهانی: به یاد دارم چند سال پیش در جایی نوشته بودید که: حجم معاملههای خود را به گونهای تنظیم کنید که نه از سودتان بیش از حد خوشحال شوید و نه از ضررتان بیش از حد ناراحت. آیا این خوشحالی و ناراحتی همان چیزی است که افراد را معتاد بورس میکند؟
در روانشناسی بازار ما با مبحثی به نام اورترید مواجه هستیم. این یعنی اینکه یک تریدر نباید در یک مقطعی بیش از حد معامله کند. معاملهگری جزو مشاغل سخت است و تنها در ایران به آن به عنوان تفریح نگاه میکنند. زمانی که یک معامله گر 4 ماه پشت سر هم معامله کند، وارد مرحلهی اورترید شده و راندمان روحی و ذهنی او کاهش مییابد. به طور مثال بازارهایی مانند فارکس که بازار بزرگتری دارند، تریدرها را از این فاجعه دور میکنند. یعنی بعد از هر 4 ماه تریدر تعهد میدهد که یک ماه ترید نکند. پس از یک ماه استراحت دوباره میتواند با قدرت به عرصه بازگردد. متاسفانه در ایران چنین قوانینی وجود ندارد.
مصاحبه با کامیار فراهانی: آیا هنوز تدریس میکنید؟
خیر. زمانی بود که تدریس میکردم اما اکنون آنقدر افراد با انگیزه وجود دارند که نیازی به من نیست. شاید زمانی لازم ببینم که دوباره تدریس کنم اما در حال حاضر چنین چیزی را ضروری نمیدانم. از نظر مالی هم برای من معنایی ندارد که بخواهم مانند برایان تریسی برای هر کنفرانس خود 1000 دلار دریافت کنم. به نظر من این نوعی استفاده از پست و مقام است. من فقط در کلاسهایم شهریه های جزئی میگرفتم تا هر کسی وارد نشود. البته آن پول را هم صرف خرید منابع آموزشی برای خودشان میکردم.
مصاحبه با کامیار فراهانی: چه سالی تدریس میکردید، آیا کلاسهای شما در شهرستان هم رایگان بود؟
سال 86/87 در همدان تدریس میکردم. ورودی کلاس من هم 5 هزار تومان برای 6 جلسه بود. آن هم فقط برای اینکه هر کسی وارد نشود.
مصاحبه با کامیار فراهانی: آیا تدریس و گرفتن پول از نظر شما اخلاقی است؟
نه. منظور من این است که اگر بخواهم تدریس کنم، هدفم خدمت به جامعه است. اکنون سعی میکنم این انرژی را صرف کار دیگری کنم، چرا که بعد از کلاس انرژی برای آدم باقی نمیماند. به نظر شما اگر وقت خود را صرف نوشتن یک کتاب فاندامنتال کنم، بهتر نیست؟ جدا از بحث بیزینس، صرف انرژی در فعالیتهای اساسی تر ارزشمند تر است.
مصاحبه با کامیار فراهانی: آیا یک معاملهگر موفق با یک تحلیلگر موفق تفاوت دارد؟
صد در صد. 90 درصد تحلیلگری دانش است. اما 90 درصد معاملهگری روانشناسی است. یعنی یک تحلیل گر خوب برای موفقیت در معامله علاوه بر دانش، باید قدرت ریسک پذیری بالایی داشته باشد. در واقع در بازار سهام استرس زیادی وجود دارد و چون این استرس دائمی است، بر بخش هایی از مغز نیز اثر میگذارد. بنابراین نیاز به تمرینهای زیادی داریم تا بتوانیم یک معاملهگر ایدهآل باشیم.
پرسش و پاسخ با کامیار فراهانی
مصاحبه با کامیار فراهانی: یعنی یک فرد میتواند تحلیلگر خوبی باشد و معاملهگر خوبی نباشد؟
بله و متاسفانه بسیاری از افرادی که امروزه به عنوان یک تحلیلگر خوب شناخته میشوند، در واقع فقط معاملهگر خبرهای هستند. آمارها نشان میدهد که تنها 10 درصد در این بازار موفق میشوند. در بورس ایران، آمار دقیقی وجود ندارد، اما قطعا حداکثر 30 تا 40 درصد افراد موفق میشوند و باقی ضرر خواهند کرد. حتی من در اوج بازار مثبت آمار گرفتم و چیزی حدود 60 درصد افراد ضرر کرده بودند. اما در شغلهای دیگری ماند ساختمان سازی میزان ضرر اینطور نیست.
مصاحبه با کامیار فراهانی: نظر شما در مورد آزمونهای حرفهای بورس چیست؟
به نظر من برگزاری آزمونها از روی حفظیات کار درستی نیست. من در آنها شرکت نکردهام و نخواهم کرد. چونکه شکل آنها باید تغییر کند. این درست نیست که هر کس که حفظیات قویای دارد، بتواند مدرک بگیرد و مدیریت صندوق را برعهده بگیرد. باید با برگزاری یک دوره 6 ماهه، از شرکت کنندگان بخواهند تا بازدهی سبد شخصی خود را بیشتر از شاخص بازار کنند و هرکس بتواند چنین کاری انجام دهد، مدیریت را برعهده بگیرد. افرادی که بخواهند مدیریت پول مردم را داشته باشند، قطعا به چیزی بیشتر از آزمونهای حفظی نیاز دارند.
مصاحبه با کامیار فراهانی: مهمترین خصلت افراد موفق در بورس را چه میدانید؟
انعظافپذیری. یک تریدر موفق باید توانایی داشته باشد که قبول کند هر آنچه تاکنون در بازار انجام داده است، اشتباه بوده و تصمیم به تغییر رویه خود بگیرد. فردی در بورس موفق است که تعصب بیجا نداشته باشد.
مصاحبه با کامیار فراهانی: آقایون در بورس موفقترند یا خانمها؟
به نظرم آقایان موفقترند. به جز چند نفر، دیگر خان موفقی نمیشناسم. شاید بهتر باشد بگوییم عملکرد خانمها برای بورس خوب است، اما شاید این بازار جای مناسبی برای آنها نباشد.
موفقیت آقایان و خانمها در بورس از زبان کامیار فراهانی
مصاحبه با کامیار فراهانی: اگر روزی فرزندتان بخواهد با بورس آشنا شود، به او چه میگویید؟
آرزوی من این است که این اتفاق رخ دهد.
مصاحبه با کامیار فراهانی: آیا در بازار ما شاخص سازی انجام میگیرد؟
به نظر من بورس مانند یک روستا است که توسط شورا تمام اتفاقات آن تعیین میشود. این درحالی است که اعضای شورا یک شخص ثابت و معین نیست. ممکن است ما روزی به خانهی کدخدا برویم و در موضوع جلسه مشارکت کنیم. یعنی اینطور نیست که یک شخص برای بازار تصمیم بگیرد. کار به جایی میرسد که هر کس نظر میدهد و شاخص سازی میشود، البته نه به معنای ساخته شدن شاخص. زیرا اگر قرار بود شاخص سازی باشد، روشهای بهتری نیز وجود داشت. مثلا تمرکز روی یک سهم و افزایش شدید به جای دستکاری شخصی. در مجموع باید گفت هرکسی به نوعی تلاش میکند تا شاخص افت نکند.
مصاحبه با کامیار فراهانی: آیا قیمتگذاری بر روی سهم ها انجام میگیرد؟
به نظر من روی سهمهای کوچک بله، اما ابتدا باید سوال کنیم، آیا قیمتگذاری خوب است یا نه؟ و اگر ارزش یک سهم 400 تومان باشد، درحالیکه 100 تومان معامله میشود، در صورتی که قیمت به 200 تومان افزایش یابد، خوب است یا نه؟ در این جا ما ناراحت چه چیزی هستیم؟ آیا ما ناراحت این هستیم که آنها سود کردند؟ خیر چراکه ما ناراحت این هستیم که افرادی که به قیمت 200 تومان سهم را خرید، بفروشد و سهم سقوط کند و در نهایت دچار زیان شویم. این حالت مشابه منطق فازی است. صفر و یک نیست. زمانی که سهمی خریده میشود، تقاضای ما روی سهم اثر میگذارد. یعنی با خرید 1000 سهم، به اندازهی 1000 سهم بر روی قیمت تاثیر میگذاریم. این حالت دستکاری قیمت، طبق فرمولها رخ میدهد. چرا که تعریف درستی از دستکاری قیمتها نداشته موضوع سلیقهای است. دستکاری قیمت در هر معاملهای که اتفاق بیفتد و هر تقاضایی که ارسال شود، به وجود خواهد آمد و روی قیمت موثر خواهد بود.
مصاحبه با کامیار فراهانی: فساد و خلاف در بورس راه دارد؟
بله دارد اما من یک سوال دارم. آیا برخی از حساسیت های افراطی نسبت به این مساله باعث خروج پول از بورس نشده است تا به بازی های موازی بروند؟ این عالی است که روزی فرا برسد که همهی بخشهای اقتصاد ایران بصورت کاملا شفاف باشند. اما این درست نیست که ما از بخشهای دیگر غافل شده و فقط به تخلف در بورس توجه کنیم، درحالی که بسیاری از این افراد نیز بیگناه هستند. آیا پول افرادی که از بازار خارج شدهاند، نمیتوانست به بازار کمک کند؟ شاید این حرف من مورد انتقاد قرار بگیرد اما وقتی که بخواهیم پول را حفظ کنیم باید از حساسیتهای آن بکاهیم. در دوران مدیریتهای قبلی در یکی از مصاحبهها از وجود 1700 پرونده تخلف در این سازمان باخبر شدم. یعنی اگر 400 نماد داشته باشیم، به طور میانگین در هر نماد 4 تخلف صورت گرفته است و این اصلا خوب نیست. به نظر من باید کمی سیاستمدارانهتر و دوستانهتر برخورد کرد. البته در این مدیریت چیزی نشنیدم و عملکردشان بهتر بوده است.