روانشناسی معامله گری در بورس را بهتر بشناسید!
روانشناسی معامله گری در بورس عملی است که تمامی معامله گران بورسی باید به آن آگاهی کامل داشته باشند. معامله گری کاری است انسانی بنابراین رفتارهای انسانی در آن از اهمیت بالایی برخوردار است. شما باید بتوانید به خوبی تمام المانهای رفتار طرف مقابل را دیده و برسی کنید. در این مقاله به برسی روانشناسی معامله گران بورس خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.
افراد زیادی شانس خود را با سرمایه گذاری در بورس امتحان میکنند. آنها این کار را با نیم نگاهی به هرم معامله گری در بورس انجام میدهند. اما باید بدانید همه آنها موفق نمیشوند. آن به دلیل تحلیلهای نادرستی است که از بازار و معامله گران دارند. گمشده معامله گران و سرمایه گذاران بورس، روانشناسی طرف مقابل و تحلیل بازار است.
فهرست مطالب . . .
- تفاوت معامله گران مبتدی با افراد کارکشته
- ارتباط میان شرطبندی با روانشناسی معامله گری در بورس
- قوانین مهم روانشناسی معامله گری در بورس و شرط بندی
- به طرف مقابل بهدرستی نگاه کنید.
- به دستان دقت بیشتری داشته باشید.
- صدا یک عامل مهم است.
- به روند خرید سهام یا بردوباخت طرف مقابل دقت کنید.
- نحوه غلط اندیشیدن در روانشناسی معامله گری در بورس
- درنتیجه
تفاوت معامله گران مبتدی با افراد کارکشته
تفاوت این دو مثل تفاوت افراد موفق با افراد بازنده است! در این مثال تفاوت میان دو نوع طرز تفکر متفاوت است. فردی که موفق است به شکل متفاوتی به دنیا نگاه میکند. این در حالی است که بازنده دنیا را تیرهوتار میبیند.
معامله گران مبتدی فکر میکنند باید بازار را پیشبینی کنند. بنابراین همیشه به دنبال راهی در تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال میگردند. اما باید بدانید در آن موفق نمیشوند. بنابراین به دنبال راههای سختتر و دشوارتر میروند. دلیل این طرز تفکر هم این است که آنها فکر میکنند برای بهدست آوردن سود، باید بتوان بازار را به خوبی پیشبینی کرد. آنها از تأثیر شگرفت روانشناسی معامله گری در بورس آگاهی کمتری دارند.
و اما یک معامله گر کارکشته! او میداند که نیازی نیست بازار را به شکل کاملاً درست پیشبینی کند. او میداند که داشتن یک چهارچوب ذهنی اصلی و درست میتواند کلید حل معمای سود مستمر باشد. او میداند اگر در یک بازار ضرر کند، مشکل از او یا فنهای تحلیلی نیست؛ بلکه این خصلت بازار است. بنابراین شعار او باز ادامه بده خواهد بود.
ارتباط میان شرطبندی با روانشناسی معامله گری در بورس
این دو بسیار شبیه به یکدیگر هستند. درواقع میتوان گفت افرادی که در کازینو موفق عمل میکنند؛ در معامله گری بورس نیز موفق عمل میکنند. این بازهم به دیدگاه آنها وابسته است. آنها تحلیلهای خوبی از طرف مقابل و میز شرطبندی (بازار موردنظر) دارند.
همانطور که میدانید شانس یک مفهوم نسبی است. یعنی نه میتوان گفت کسی بدشانس است و نه میتوان لغب خوششانس به کسی داد. در شرطبندی نیز همینطور است. نه میتوان گفت کسی برنده مطلق است و نه میتوان گفت کسی بازنده مطلق است.
قوانین مهم روانشناسی معامله گری در بورس و شرط بندی
به طرف مقابل بهدرستی نگاه کنید.
اگر در حال بستن یک قراداد تجاری مهم هستید؛ اگر در حال شرطبندی در یک کازینو کوچک هستید؛ اگر در حال معامله یک سهام هرچند کوچک هستید؛ همه و همه نیازمند نگاه کردن به طرف مقابل است. به خوبی به چهره او نگاه کنید. چهره او چیزهای مختلفی را به شما یاد میدهد.
به دستان دقت بیشتری داشته باشید.
یک معامله گر حرفهای با دیدن دستان طرف مقابل میفهمد او چه در چنته دارد! زمانی که طرف مقابل دستان خود را به هم میمالد یا سعی دارد دست خود را بیشازاندازه به سمت شما کشیده و نگه دارد؛ همه و همه نماینده این است که او یا استرس دارد یا از ادامه آن معامله میترسد. بنابراین شما ادامه دهید!
صدا یک عامل مهم است.
همه ما از شنیدن داد کشیدن کسی بیزار هستیم. صداهای بلند به شکل ناخوداگاه ما را آزار میدهند. همینطور صداهایی که بهشدت آرام باشند را نیز نمیشنویم. این مورد در روانشناسی معامله گری در بورس نیز صدق میکند. زمانی که زبان بدن و صدای معامله گر مقابل یک مفهوم را بیان نکنند باید نگران باشید.
به روند خرید سهام یا بردوباخت طرف مقابل دقت کنید.
یک نمودار بیشتر از یک تحلیل لحظهای میتواند برای شما مفید باشد. سعی کنید با کسی معامله کنید که یک دوره طولانی ضرر ده یا سود ده بوده است. روانشناسی بورس نشان داده افرادی که یک دوره طولانی در حال سوددهی بودهاند؛ جاهطلبی در آنها افزایشیافته است. همچنین یک دوره طولانی ضرر دهی نیز میتواند به فرد القا کند درون یک باتلاق افتاده است؛ بنابراین باید معامله بیشتری کند.
نحوه غلط اندیشیدن در روانشناسی معامله گری در بورس
در بندهای ابتدایی مقاله درباره نحوه درست اندیشیدن دراینباره صحبت کردیم. اما هر وقت در یک راه بزرگ قدم میگذاریم؛ موانعی نیز سرراه ما هست. این مورد کاملاً طبیعی است. بازار بورس بازار جذابی است اما آگه چالهچوله آن را به خوبی بشناسید. بنابراین باید موانع درست اندیشیدن دراینباره را به خوبی بشناسید.
همه ایرانیها میدانند سیگار مضر است. همه انسانهای دنیا هم میدانند نباید شیشه مصرف کنند. اما روانشناسی معامله گری در پوس می پرسد؛ چرا بااینکه میدانند نباید این کار را کرد آن را انجام میدهند؟ این ریشه در ایمان آنها دارد. آنها به بد بودن سیگار و شیشه ایمان ندارند. خود ما هم همینطور هستیم. باید ایمان داشته باشیم کاری که میکنیم و بازاری که انتخاب کردهایم درست است. اما رسیدن به ایمان کار سختی است.
یک معامله گر خوب خود را در قالب یک معامله ارزیابی نمیکند. او میداند هر معاملهای نمیتواند او را به خوبی نشان دهد. حتی میداند این خصلت بازار است که کمی ضرر کند. بنابراین از کمی ضرر دیدن ناراحت نمیشود و راهش را تغییر نمیدهد.
تعریف بسیاری از ما از ریسک اشتباه است. بسیاری از مردم عادی فکر میکنند ریسکپذیری یعنی تمام سرمایه خود را در یک جا باید سرمایهگذاری کرد. این مورد کاملاً اشتباه است. بیشتر شبیه به دیوانگی است. دقت داشته باشید ریسکپذیری یک فرآیند عاقلانه است بنابراین نباید متغیرها را در آن بی تأثیر دانست.
در معامله میتوان هر رفتاری از خود نشان داد. این نیز یکی دیگر از باورهای غلطی است که معامله گران تازهکار دارند. آنها نمیدانند که نه تنها در معامله گری بلکه در تمام جنبههای زندگی باید احساسات خود را کنترل کرد. اصلاً هدف روانشناسی معامله گری در بورس همین است. شما باید احساسات متفاوت درونی خود را طوری کنترل کنید که طرف مقابل نتواند حدس درستی بزند.
درنتیجه
روانشناسی معامله گری در بورس شامل المانهای متفاوتی است. شما باید بتوانید به خوبی خود را کنترل کنید. همچنین باید طوری رفتار کنید که طرف مقابل هم خودش را لو دهد. این مورد زمانی ممکن میشود که بتوانید زبان صوت، زبان بدن و نمودار کارهای طرف مقابلتان را به خوبی برسی کنید. این تنها شانس شما برای داشتن یک معامله موفق است. خوب تحلیل کنید. چه بازار و چه طرف مقابل را باید به خوبی تحلیل کرد.